بسم الله الرحمن الرحیم ، وَالْفَجْرِ ، وَلَیَالٍ عَشْرٍ ، وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ، وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ، هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِّذِی حِجْرٍ ؟ ... .
سلام علیکم .
صبح که از خواب بیدار شدم ، حاج خانومم بیدار بود اعضای حواس پنجگانه اش .
حالا مابعد یا ماقبل روشنش ! بمونه (پ) که بعد نماز طبق معمول ، گفتم امروز (پ2) برم نون تازه بگیرم ؟ برا صبحونه , که ستون بدنه ؟
گفت زنگ بزن و بپرس از محمد ، که میره برا ما نگیره .
زدم و گفت امروزم میگیرم ، آماده شو که فردا بریم سر کاری که شکر خدا قراردادشو بستیم .
إن شاءالله ، هرچندم که فردا بین التعطیلین باشه !
چطور (3) ه ؟
خب ، یادم نره که پیشاپیش نیمه ی شعبانم تبریک بگم .
___________________________
پاورقی :
پ :
یادش بخیر بنده خدایی که در برنامه ی خندوانه ، که وقتی ازش پرسیده شد :
چیکار می کنی حالت خوب شه ؟
گفت : نماز می خونم .
پ2 :
خب شکر خدا اینقدر خوب شده بود مثلا لگن ، دنده و ... که در چپه شدن ماشین صدمه دیده بود و لازم نبود که مثلا به علی اوسط زحمت بدم ، اونم با کارت خودش ! آخه با پول که نمیشه نون گرفت ! خدا هیشکی رو بی کارت یا کارت خالی نکنه ! یا فاقدش و محتاج کارت دیگران تو نونوایی !
پ3 :
بازم یادش بخیر برادر امیرعلی نبویان در مثلا عمار و حتی سیمرغ تقلیدی هم نه ، بلکه تو اسکار آقای مهران مدیری ، مثلا .